صندل های پنجه برآمده مدی برای استفاده در میان افراد قطور بود. ایران مرکز مهم تولید کفش بود و یونانیان از آنجا صندل های زنانه یا persikai را وارد می کردند :
اولین صندل پاشنه دار زنانه اما در یونان کلاسیک رفتن پابرهنه به بازار یا معبد، تئاتر یا مهمانی ها و حتی جنگ عادی بود. آنها فقط با محافظ های ساق پا از ساق پا محافظت می کردند.
اساطیر یونانی می گوید که آشیل به خاطر آن ضربه خورده است.
با وجود این، به عنوان لباسی برای استفاده مداوم، آنها فقط توسط طبقات بسیار ثروتمند یا ثروتمند استفاده می شدند. علاوه بر این، صندل ها برای استفاده زنانه بود تا مردانه.
هومر شاعر یونانی قهرمانان تروا را با پوشیدن صندلهای رنگارنگ تیره یا سفید و نه طلایی توصیف میکند: پوشیدن صندلهای طلا از آنجایی که برای استفاده خدایان بود، هتک حرمت بود.
در روم باستان محلهای وجود داشت به نام ساندالیاریوم ، محلهی صندلفروشیها ، لباسی که بسیار مورد توجه بانوان قرار میگرفت و حتی یک برده را به مراقبت از خود اختصاص میدادند:
sandaligerula . صندل اصلی کالیگا بود : کفی ضخیم که میخ هایی به اسب می چسبانند و با تسمه های چرمی به پا وصل می شد. کالیگولا از کودکی از آن استفاده می کرد و از آنجا نام مستعار “کالیگا کوچک” پیدا شد.
در رم صندل یک قطعه اساسی بود و برخلاف یونان همه از آن استفاده می کردند. رومی ها صندل تیرنی را با کفی چوبی ضخیم اختراع کردند که پا را شش یا هشت اینچ بلند می کرد و از آن در برابر گل محافظت می کرد. میخ میکشیدند و گاهی میخ را به عنوان سلاح دفاعی به نوک میکشیدند.
آنها صندل گالیک را معرفی کردند که از چرم خام ساخته شده بود، ترکیبی بین صندل و کفش. صندل مهم دیگر، صندل یونانی بود.
رومیها به پای زن ارزش اروتیک میدادند و نشان دادن آن را گستاخانه میدانستند، به طوری که در پایان دوران باستان استفاده از صندل کاهش یافت و کفش جایگاه خود را به دست آورد.
به این ترتیب، صندل برای کلیسا به عنوان کفش اسقفی، استفاده از آن برای کشیشان ممنوع بود، و اگرچه صندل های اسقفی همچنان به این روش نامیده می شد، آنها ترکیبی بین صندل و کفش بودند.