داستان شال در بریتانیا داستانی جذاب است.
شال معمولاً برای محافظت در برابر آب و هوا استفاده می شد، اما ظهور انواع کشمیر از هند این لباس ساده را به یک اکسسوری مد روز تبدیل کرد.
از اواخر قرن هجدهم، تولیدکنندگان در بریتانیا نیز شروع به تولید شبیهسازیهایی به سبک کشمیر کردند که به طور گسترده به شالهای Paisley معروف شدند.
شال مارک توتو به دلیل طرح های ظریف و ماهرانه خود بسیار مورد تحسین قرار گرفتند.
به عنوان مثال، نظریهپرداز تاثیرگذار طراحی، اوون جونز، با بررسی نقش رنگ در معماری، در Grammar of Ornament (1856) مشاهده کرد که برای یک نمایش جذاب، مهم است که:
«[E] هر زیور باید ملایم باشد و به شدت تعریف نشود، اشیاء رنگی که از فاصله دور مشاهده میشوند باید شکوفهای خنثیشده داشته باشند، رویکرد نزدیکتر باید جزئیات زیبا را نشان دهد، و بازرسی دقیق باید ابزارهای ایجاد این اثرات را آشکار کند.
در این، هندی همان اصل تزئین سطحی را که در معماری اعراب و مورها مییابیم، اجرا میکند.
زیور آلات طاق موری و شال هندی دقیقاً بر اساس همین اصول ساخته شده است.
به طور مشابه، متیو دیگبی وایات، نویسنده مشهور هنرهای صنعتی قرن نوزدهم (1851)، همچنین «رنگ زیبا و اجرای استادانه» شال هندی را برجسته کرد و آن را به عنوان «یکی از بالاترین سفارشهای هنر ساخت» ستود.
” در یکی از سخنرانیهایش، او همچنین ادعا کرد که هنر نساجی «به نهایت پیچیدگی خود در ساخت شال ترمه رسیده است.
تقریباً غیرقابل تصور به نظر میرسد که صبر انسان بتواند چیزی به این پیچیدهتر و در عین حال کاملاً هماهنگ و برازنده ایجاد کند. ”
الگوی کاج امضای شال وارداتی (که قبل از اینکه پیزلی نامش را بر عهده بگیرد، “طرح شال ترمه” نامیده می شد) تداعی کننده و قدرتمند در نظر گرفته می شد.
با این حال، به طور قابل توجهی، تقلید از این طرح ها بر روی شال های پیزلی تقریباً در بحث های هنری مورد تحقیر قرار گرفت.
به عنوان مثال، گزارشی که در سال 1851 در مجله معتبر طراحی و تولید منتشر شد، مشاهده کرد که «تمایل به جایگزینی تقلیدهای پایینتر به جای واقعیتهای برتر» یکی از «شرارتهایی است که موقعیت و چشمانداز تولیدی ما را بسیار تیره میکند».
نویسنده همچنین پیشنهاد کرد که «مبارزه برای تولید شال کاچمر یا نورویچ ساختگی به ازای چند شیلینگ، و در نتیجه پلاکارد کردن پشت زنان با نوعی دروغ مادی» چیزی جز یک مزاحمت زیبایی شناختی نیست.